داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .
داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .

پوریای ولی و فرهنگ پهلوانی

http://s1.picofile.com/file/7609317846/282i4g0.jpg


پوریای ولی و فرهنگ پهلوانی :



– واژه پهلوان از واژگان اصیل پارسی و معادل است  با :  یل . گو . گرد . کندآور . شیراوژن . پیلتن . تهمتن . دلاور و از این قبیل که در واقع مظهر قدرت و دلیری  به حساب می آیند .  از جمله خصوصیات ظاهری  پهلوان  قدرت بدنی . عضلات قوی . جثه بزرگ . یال و کوپال . کتف وبازو . بر و بالا . چستی وچالاکی و چابکی است .

 

فنون پهلوانی عبارت بوده  از کشتی . سوارکاری و تیراندازی که طی قوانین خاصی در زورخانه و دشت و  میادین نبرد  می آموختند .

 

مفهوم پهلوان در ایران باستان بسی پرمحتواتر از آن بوده که امروز هست . پهلوان بودن در قدرت بدنی خلاصه نمی شود  . بلکه  سجایای اخلاقی  و صفات نیک انسانی نیز لازمه کار است . ویژگی های پهلوان در ابعاد اخلاقی . ایمانی . انسانی . عاطفی و احساسی نمود پیدا می کند .

 

فاکتورهای اصلی پهلوانی عبارتند از .  یکتاپرستی . منش آزادگی . مناعت طبع . اتکا به نفس . دفاع از نام و نشان و سیانت از عزت و آبرو  و پرهیز از ننگ  اسارت . انسان دوستی . فرزانگی . شجاعت  . تواضع . وقار، متانت . وفا . ایثار، گذشت . حق شناسی، صمیمیت . بخشندگی و تواضع  .      

 بیان خلق و خوی پهلوانی چندان که باید آسان نیست . شاید بهتر آن باشد که از بلندای تاریخ به گذشته های دور دوران باستان برگردیم و این نام و نشان را در شرح داستانهای حماسی رستم دستان بجوئیم که اوآینه تمام نمای خصائل پهلوانی بوده است .

 

و در این راه از شاهنامه کمک بگیریم .  چرا که اسطوره های پهلوانی در فرهنگ ایرانی ، همانا پهلوانان شاهنامه هستند . و  حکیم طوس در توصیف آئین  پهلوانی سنگی تمام گذاشته  . او قدرت بدنی پهلوان را اینگونه وصف می کند .

 

تن پیل داری و چنگال شیر

زمانی نباشی زپیکار سیر

 

تن پیل و هوش دل موبدان

بماناد برتو چنین جاودان

 

تن پیل و چنگال شیران تراست

چو پیروز گر باشی ایران تراست

 

ببینی کز این یک تن پیلتن

چه آید بر آن نامدار انجمن


واما پوریای ولی


پوریای ولی ، لقب پهلوان محمود خوارزمی متخلص به قتالی ، پهلوان و عارف و شاعر قرن هفتم و هشتم . وی در ورزش باستانی و زورخانه ای ایران از جایگاه مهمی برخوردار است . در ضبط لقبش اختلاف وجود دارد. برخی آن را پوربای ولی ضبط کرده اند و ازینرو احتمال می رود «بای » که در ترکی به معنای بزرگ است ، لقب او و «ولی » نام پدرش یا اشاره به مقام پیشوایی و قطبیت خود او باشد. احتمال دیگر این است که «ولی » نام و «بای » (بیک ) لقب پدر پهلوان محمود باشد و به همین سبب او را پورِ بای ولی خوانده باشند . لقب وی را «بوکیار» و «پکیار» نیز ضبط کرده اند که معنایی برای آن ذکر نشده است . مؤلف مجالس العشاق ، که نزدیکترین تذکره به زمان اوست ، لقبش را «پریار» دانسته است که احتمالاً حرف «ر» در پریار بر اثر کثرت استعمال حذف شده است . بعید به نظر نمی رسد که این نام از مصطلحات زمان بوده  و شاید مرکب از «پری » و «یار» باشد، و به کسانی اطلاق می شده است که کاری خارق العاده انجام داده باشند.

تاریخ ولادت و شرح حال او روشن نیست . برخی او را اهل اورگنج از شهرهای خوارزم  یا بر اساس طوماری قدیمی متعلق به دورة صفوی ، از اهالی سلماس و خوی ذکر کرده اند . گفته شده است که در جوانی کشتی می گرفت و به کار پوستین دوزی و کلاه دوزی اشتغال داشت . در همان ایام به شهرهای مختلف آسیای میانه ، ایران و هندوستان سفر کرد و در همة آن شهرها به پهلوانی نامبردار شد  دربارة تغییر احوال و توجه و التفات پوریای ولی به عرفان روایتهای گوناگونی وجود دارد. به روایتی ، پهلوانی هندی برای کشتی گرفتن با وی به خوارزم آمد  و به روایتی دیگر، یکی از پادشاهان هندوستان او را برای کشتی با پهلوانی هندی دعوت کرد . پوریا مادر آن پهلوان را در حال استغاثه و زاری دید که از خدا پیروزی فرزندش را طلب می کرد. پوریا برای شاد کردن دل او تصمیم گرفت تا در آن کشتی پشت خود را به دست پهلوان هندی به زمین رساند. گویند که در پایان این کشتی حال کشفی به او دست داد و لقب «پریار» نیز در همین ماجرا به او داده شد .

بر حسب برخی منابع ، وی دارای گرایشهای ملامتی بود و حتی گاه به خرابات می رفت و با خراباتیان سخنان تایبانه می گفت (زرین کوب ). جامی نیز وی را از معاشران و یاران محمد خلوتی  بر شمرده است .

وفات وی را  در خیوَق (خیوه ) ذکر کرده اند. مزارش در ترکمنستان بر جای است (اعتمادالسلطنه ؛ نفیسی ، همانجاها) و مردم آن ناحیه به علت اعتقاد به شخصیت معنوی وی پس از مراسم ازدواج جهت تبرک به آرامگاهش می روند.

افسانه های بسیاری دربارة او نقل شده است . در بوستان خیال *  به کشف قارة امریکا اشاره شده و آمده است که پوریای ولی در آنجا ورزشگاهی تأسیس می کند و به آموزش فنون کشتی به جوانان می پردازد و پادشاه آن دیار را در دشواریها یاری می دهد . در همة این افسانه ها و داستانهای عامیانه ، دربارة شجاعت ، تسلط او به فنون کشتی و تواناییهای روحی و جسمی وی سخن رفته است . پوریای ولی در میان ورزشکاران ایران اسوة جوانمردی و از خودگذشتگی است و در زورخانه ها هنگام انجام دادن کارهای دشوار، مانند سنگ گرفتن ، نام او را بر زبان می آورند. در ابتدای هر کشتی نیز اشعاری خوانده می شود که منسوب به اوست . همچنین بوسیدن خاک گود کشتی اشاره ای به قدم بوسی پوریای ولی است .

در یک طومار قدیمی دوازده اصل ، به عنوان اصلهای اساسی پهلوانی و جوانمردی ، آمده که از آنها به عنوان اصول پوریای ولی یاد شده است . از جملة این اصول احترام به پیش کسوت (کهنه سوار)، دروغ نگفتن ، دشنام ندادن ، ترک نماز نکردن و محبت به مردم است . در زمینة فنون کشتی نیز سی صد و شصت فن را به او نسبت داده اند .

این اثررا به پوریای ولی نسبت داده اند: مثنوی کنزالحقایق در بحر هَزَج که در فهرست برخی کتابخانه ها به اشتباه آن را از عطارِ نیشابوری یا شیخ محمود شبستری دانسته اند  این کتاب مشتمل بر پنج مقاله و هزاروسی صد بیت است که در آخر کتاب آن را به عطار نسبت داده اند، اما به نام «محمود» در اشعار تصریح شده است . در ابتدای کتاب پس از حمد و درود بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسلّم ، خلفای چهارگانه مدح شده اند. کتاب دارای مطالبی عرفانی و اخلاقی دربارة ایمان ، شهادت ، طهارت ، نماز، روزه ، زکات ، حج ، جهاد با نفس ، عشق ، مراد از مهدی موعود و صفات آن حضرت ، میزان و قیامت است که در ضمن حکایاتی آمده است. کنزالحقایق در  در تهران به چاپ رسیده است .

مجموعة رباعیات پوریای ولی که نسخة خطی آن در مؤسسة خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان موجود است (  دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک )و تعداد واقعی رباعیات او روشن نیست . وی در این رباعیات مردم را به پاک نهادی ، عدل و انصاف ، وفاداری ، شادی ، طلب دانش و سربلندی فرا می خواند و گاه اوضاع زمانه و مردم ریاکار و جاهل و اسیر خرافات را مذمت می کند.


برگرفته از :


http://zalezar.blogfa.com/post-47.aspx

 


http://chragh-rah.blogfa.com/post-19.aspx

 


نظرات 4 + ارسال نظر
رضا فروزانفر چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ http://reza7413.blogfa.com

سلام ممنون که یادی از ما کردین .منم براتون تو تمام زندگیتون آرزوی موفقیت میکنم .فعلا

متشکرم

تو مدون دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:17 ب.ظ

خوب بود

ممنون.

mohamad سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 05:26 ب.ظ http://esf-zurkhaneh.mihanblog.com

عالی بود..........

ممنون از شما

کورهش جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 05:13 ب.ظ

واژه اصیل پارسی؟ عجب توهمات فانتزی دارینا/ فارسی خود که لهجه ای از عربی هستش

بیشتر مطالعه کنید.
بر اساس توهمات صحبت نکنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد